کد خبر 564153
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۹

رشد حرکت جماعت اسلامی با استفاده از سازمان‌های سعودی می‌تواند خطری بالفعل برای برهم خوردن نظام چند قومیتی و چند دینی و بروز جنگ‌های نژادی و در نهایت تکرار کشتارهای نژادی و سرایت آن به تمام منطقه شرق آسیا تا مرزهای چین و روسیه گردد.

به گزارش مشرق، سال گذشته شاهد تعدادی عملیات انتحاری داعش در اندونزی بودیم و بسیاری از تحلیل گران سیاسی چنین می انگاشتند که شرایط مالزی برای انجام این گونه عملیات آماده تر از اندونزی بوده و حضور جریان‌های سلفی و وهابی در مالزی و شبکه های گسترده مالی می توانست از علل آغاز عملیات تروریستی در مالزی بوده باشد. این تحلیل از آنجا اشتباه درآمد که تحلیل گران سیاسی آشنائی دقیقی از ساختار تشکیلاتی جماعت اسلامی نداشتند و نمی دانستند که مالزی و سنگاپور در منطقه 2 طرح عملیاتی جماعت اسلامی قرار دارند که وظیفه اردوگاه‌های این جمات در منطقه 2 پشتیبانی مالی و توسعه شبکه اقتصادی جماعت اسلامی و نه انجام عملیات همانند اندونزی بوده است. برای روشن شدن این موضوع نگاهی کوتاه به ساختار جماعت اسلامی مالزی و اندونزی و مناطق چهارگانه آن می اندازیم.

گروه‌های جهادی در سرزمین پهناور جنوب شرق آسیا یک تهدید جدی برای امنیت و صلح و آرامش آن منطقه بشمار می آیند، اما نبود قوانین مدون حقوقی برای پیشگیری از شکل گیری گروههای افراطی و دارا بودن مرزهای وسیع آبی که امکان نظارت امنیتی و کنترل آنها غیر ممکن است و حضور تعداد بیشماری مؤسسات و بنیادهای خارجی وابسته به گروههای افراطی که هنوز دولتهای منطقه توانایی رمزگشائی از اهداف بلند مدت آنها را ندارند و وجود اعتقادات دینی همسوی مسلمانان منطقه با گروه‌های افراط گرا برای احیای دین اسلام و بازگشت به اصول بنیادین دین بدور از خرافات و بدعت‌های دینی و خرافات مذهبی و گرایش‌های انحرافی متصوفه همگی دست به دست هم داده و بهترین زمینه برای بروز شبکه های جماعت اسلامی را فراهم آورده است. ضعف دستگاه‌های نظارتی در بررسی مشکلات سیاسی و ارتباطی و نیز بنیادهای خیریه‌ای که بهترین پوشش برای شبکه القاعده بوده‌اند و عدم نظارت دقیق بر نظام پولشوئی و شبکه های مالی این گونه سازمانهای افراط گرا سبب شده اند تا شبکه های عملیاتی القاعده در منطقه رشد روزافزونی داشته باشند. فقر اقتصادی در بسیاری از مناطق فقیر نشین جنوب شرق آسیا مانند جنوب تایلند سبب شده است تا بسیاری از روستائیان جوان در اندونزی و مالزی که از شغل و درآمد مناسب برخوردار نمی باشند با حمایت مالی بینادهای خیریه عربستان در منطقه به سوی مدارس دینی وهابی گسیل گردند و از آموزشهای وهابیت برخوردار گردند. در این مقاله به روابط تشکیلاتی القاعده و جماعت اسلامی در جنوب شرق آسیا نگاهی موشکافانه می نگریم. رشد حرکت جماعت اسلامی با استفاده از سازمانهای سعودی می تواند خطری بالفعل برای برهم خوردن نظام چند قومیتی و چند دینی و بروز جنگهای نژادی و در نهایت تکرار کشتارهای نژادی و سرایت آن به تمام منطقه شرق آسیا تا مرزهای چین و روسیه گردد.

عبدالله سونگکار که مؤسس مدرسه‌ای دینی در جاوای مرکزی در سال 1971 م بود جماعت اسلامی را در سال 1995 به عنوان ترکیبی ایدوئولوژیک از دار الاسلام و وهابیت بنیانگذاری کرد. سونگکار بیشتر طرفدار شخصیتهایی چون حسن بنا بنیانگذار اخوان المسلمین و سید قطب بود که از نظریه جهاد علیه کفار و مشرکین و تشکیل دار الاسلام در مقابل دار الکفر حمایت می کردند. هدف از تشکیل جماعت اسلامی در مالزی ایجاد دولت اسلامی نوسانترا در سرزمینهای مالزی، اندونزی، جنوب تایلند، جنوب فیلیپین و سنگاپور بود.

رهبران جماعت اسلامی با شعار تبعیت از سلف و اسلام راستین همه حکمرانان مسلمان منطقه را که سدّی در مقابل تطبیق قوانین و احکام اسلامی را تشکیل داده اند به عنوان منحرفین از جاده اسلام معرفی کرده و جهاد مسلحانه با آنان را نیز مشروع اعلام نموده اند. علاوه بر حاکمان بسیاری از مؤسسات و شرکتهای وابسته به آمریکا، اسرائیل و غرب نیز به عنوان مروجان فرهنگ سکولاریسم و لیبرالیسم همواره مورد هدف جماعت اسلامی واقع شده اند. مذاهب اسلامی غیر سنی چون شیعی اثناعشری و زیدی و اسماعیلی و جریانات متصوفه بومی چون تصوف سمانیه و جریانهای فکری الارقم نیز در تیررس این حرکت افراطی قرار گرفته و در صورت به قدرت رسیدن جماعت اسلامی شاهد تسویه حسابهای خونین جماعت اسلامی با طرفداران این جریانات دینی اسلامی به جر گروههای بودائی و هندوئی خواهیم بود.

ابوبکر بشیر رهبر معنوی جماعت اسلامی در سال 2002 در یک سخنرانی رهبران مسلمان اندونزی را تحت تأثیر آمریکائی‌ها برای ضربه زدن به اسلام معرفی کرد. حملاتی علیه مسیحیان اندونزی و بمبگذاری در کلوب شبانه جزیره توریستی بالی در سال 2002 و جمله به سفارت استرالیا در جاکارتا در سال 2004 توسط این جماعت افراطی شکل گرفت. جماعت اسلامی در سالهای اخیر به بمبگذاری در فروشگاه‌های زنجیره‌ای، هتل‌ها و رستوران‌ها به عنوان طرح عملیات "هدف نرم" علاقه بیشتری از خود نشان داده اند.

ساختار جماعت اسلامی: رهبریت در جماعت اسلامی از قدرت بسیاری برخوردار است که مشروعیت خود را از تعالیم دینی اخذ نموده است. رهبر جماعت اسلامی به عنوان "امیر" در رأس قدرت قرار دارد و رهبری سیاسی، دینی و فتوا و ریاست شوراهای تشکیلاتی را برعهده دارد. جماعت اسلامی زیر نظر یک شورای ریاست اداره می شود که چهار شورای منطقه ای دیگر زیر نظر این شورای مرکزی عمل می نماید. هر منطقه شامل چند حوزه جغرافیائی مختلف و چه بسا چند کشور باشد و بخشهای مختلف هر منطقه تحت عنوان "وکالت" نام گذاری شده است، بنابراین "وکالت" زیر مجموعه "منطقه" و همه مناطق زیر مجموعه "شورای مرکزی" و شورای مرکزی زیر نظر "امیر" یا رهبر است. هر منطقه از چهار منطقه تحت پوشش جناعت اسلامی دارای استقلال عملیاتی از دیگر مناطق است، بنابراین با لو رفتن اطلاعات یک منطقه و یا یک وکالت دیگر مناطق عملیاتی از نفوذ مخالفان محافظت می گردد. منطقه 1 شامل مالزی و سنگاپور دارای اردوگاه‌های عملیاتی مخفی می باشند که هدف از این منطقه پشتیبانی لجستیکی و مالی از عملیات جماعت اسلامی در دیگر مناطق دانسته شده است، بنابراین اگر شروع عملیات داعش در سال 2015 با بمگذاری‌های انتحاری از اندونزی و نه مالزی و سنگاپور شروع شد، به علت این امر است که شبکه های مالی و اقتصادی جماعت اسلامی در این دو کشور حضور فعال دارند و حفظ امنیت آنها تا حدودی می تواند پشتیبانی از گسترش عملیات در دیگر مناطق جنوب شرق آسیا را تضمین نماید. منطقه 2 همه سرزمین اندونزی را شامل می گردد و هدف اردوگاههای جماعت اسلامی در این منطقه بیشتر انجام عملیات تروریستی بوده و اندونزی به عنوان مکان عملیاتی نمودن "جهاد اسلامی" شناخته شده است.

منطقه 3 شامل میندانائو در جنوب فیلیپین، صباح (مالزی)، و منطقه سولاوسی (اندونزی) می گردد و هدف از اردوگاههای منطقه 3 بیشتر اجرای طرح آموزشهای نظامی و تشکیلاتی به اعضای جماعت اسلامی بوده است. آموزش آخرین سلاح‌های آمریکائی و بکارگیری آخرین فنون عملیات نظامی در اردوگاههای منطقه 3 اجرا می گردد و علت این امر نیز عدم دسترسی نظامیان حکومتهای منطقه به اعماق جنگلهای میندانائو و سولاوسی و صباح برای برچیدن ارودوگاههای آموزشی جماعت اسلامی می باشد. منطقه 4 شامل پاپوا و استرالیا می شود و هدف از این منطقه حمایت مالی و جمع آوری پول برای مصارف جماعت اسلامی اعلام شده است.

رضوان عصام الدین با اسم مستعار حمبلی پیش از دستگیری در سال 2003 ریاست مناطق چهارگانه را برعهده داشت. با این توصیف روشن می شود که حفظ امنیت شبکه های اقتصادی جماعت اسلامی در منطقه 2 یعنی مالزی و سنگاپور از انجام عملیات تروریستی اهمیت بیشتری دارد، زیرا با تأمین امنیت این مناطق می توان شبکه های اقتصادی و مالزی جماعت اسلامی را تغذیه مناسب نمود تا روند گسترش فعالیتهای جماعت اسلامی در جنوب شرق آسیا با مشکل روبرو نگردد.نکته پایانی در این تحلیل در خصوص عملیات آدم ربائی گروه تروریستی ابوسیاف در جنوب فیلیپین است. از آنجائی که گروه ابوسیاف نتواسته است به شبکه های اقتصادی منطقه 2 جماعت اسلامی دسترسی داشته باشد اقدام به آدم ربائی مالزیائی‌ها نموده است تا سهم خود در تأمین منابع مالی را از منطقه 2 بدست آورد.

منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس